Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-06@01:58:30 GMT

۱۱ کلیشه سینمایی نخ نما که هنوز در فیلم‌ها وجود دارند

تاریخ انتشار: ۲۰ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۹۴۷۳۳۳

۱۱ کلیشه سینمایی نخ نما که هنوز در فیلم‌ها وجود دارند

برخی کلیشه‌های سینمایی هستند که بار‌ها و بار‌ها در فیلم‌ها و سریال‌ها تکرار شده اند تا جایی که دیگر حساسیت برانگیز شده اند و به نظر هم نمی‌رسد فیلمساز‌ها حالا حالا‌ها قصد دست کشیدن از آن‌ها را داشته باشند.

۱- دل باختن همکاران به یکدیگر

در فیلم‌ها و سریال‌هایی که در آن‌ها شخصیت‌ها شغل به خصوصی دارند، اغلب ۲ همکار را می‌بینیم که رفته رفته رابطه‌ی نزدیک تری با یکدیگر پیدا می‌کنند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

با این حال، این با زمانی که کارگردان سعی می‌کند به مخاطبان بقبولاند که همیشه ۲ همکار باید به یکدیگر علاقمند شوند، کاملاً متفاوت است. از همه عجیب‌تر این است که در ابتدای فیلم به نظر می‌رسد که آن‌ها اصلاً از یکدیگر خوش شان نمی‌آید، اما با جلو رفتن داستان، به زوجی جدایی ناپذیر تبدیل می‌شوند.

۲- شخصیت زنی که بعد از بالا آوردن از بارداری خود باخبر می‌شود

اگر فیلمساز‌ها بخواهند به ما بگویند که شخصیت زنی باردار است، در یک سکانس نشان می‌دهند که دچار حالت تهوع شده است. با این روش مخاطبان شاید حتی قبل از خود شخصیت متوجه می‌شوند که آن زن یک بچه در راه دارد. به طور قطع، بارداری می‌تواند بسیار غیرمنتظره رخ دهد. اما معمولاً زنان بسیار زودتر از رسیدن به مرحله‌ی تهوع صبحگاهی و به واسطه‌ی قطع شدن پریودشان متوجه بارداری خود می‌شوند.

۳- صاف کردن مو‌ها بخشی ضروری از تغییرات ظاهری یک شخصیت است

تا همین اواخر اگر فیلم هالیوودی‌ای درباره‌ی تغییر یک شخصیت زن از دختری معمولی به یک زیباروی خیره کننده بود، یکی از مراحل ضروری این تغییر، صاف کردن مو‌های او بود. به دلایل نامعلومی، فیلمساز‌ها می‌خواستند به مخاطبان بقبولانند که یک بانوی واقعی نمی‌تواند مو‌های فر داشته باشد.

از این ترفند در فیلم‌های «دفتر خاطرات شاهدخت» (The Princess Diaries)، «زن زیبا» (Pretty Woman) و «دختر شایسته اخلاق» (Miss Congeniality) استفاده شد. شاید با این کار می‌خواستند تفاوت محسوسی میان «قبل» و «بعد» شخصیت‌ها ایجاد کنند، اما مخاطبان سینما معتقدند که شخصیت‌های محبوب شان با هر مدل مویی عالی هستند.

۴- شخصیت زنی که با دوره‌ی زمانی اش همخوانی ندارد

در فیلم‌های تاریخی اغلب یک شخصیت زن هست که به نظر نمی‌رسد با دوره‌ی زمانی‌ای که در آن زندگی می‌کند همخوانی داشته باشد. نتیجه‌ی کار، فیلمی درباره‌ی زن مدرنی می‌شود که صرفاً کرست و دامن پفی به تن می‌کند، اما یک داستان تاریخی واقعی نیست.

به طور حتم در گذشته زنانی وجود داشتند که با هنجار‌های اجتماعی عصر خود در چالش بودند. اما فمینیسم قرن نوزدهم هیچ سنخیتی با فمینیسم قرن بیست و یکم نداشته.

۵- اتفاقات ماوراء الطبیعه همیشه روندی پلکانی دارند

بسیاری از فیلم‌های ترسناک با اسباب کشی یک خانواده به خانه‌ای جدید آغاز می‌شوند. اما تازه وارد‌ها هنوز خبر ندارند که تنها ساکنان آن خانه نیستند. با این حال، یک موجود شیطانی تصمیم می‌گیرد در ابتدا خود را پنهان کند و تازه بعد از مدتی شروع به ترساندن اهالی خانه با انداختن وسایل و نشان دادن خود به بچه‌های خانواده می‌کند؛ و تا پایان داستان، این موجود شیطانی به طور کامل دست به کار می‌شود و هر چه که بر سر راهش قرار دارد را نابود می‌کند. این اتفاق به این دلیل رخ می‌دهد که کارگردان‌ها معتقدند تماشاگران را باید به صورت تدریجی و پلکانی ترساند.

۶- تبدیل کردن کرست به نماد سرکوب

فیلمنامه نویس‌ها و طراحان لباس فیلم‌ها اغلب برای به تصویر کشیدن دوره‌های زمانی از کلیشه‌های به خصوصی پیروی می‌کنند. برای مثال، کرست آنطور که گاهی در فیلم‌ها نشان داده می‌شود ابزار شکنجه نبود. بسیاری از مخاطبان سینما احتمالاً آن سکانس از فیلم «بر باد رفته» (Gone with the Wind) را به خاطر دارند که در آن شخصیت اسکارلت هنگامی که کرستش را برایش می‌بستند نفس خود را حبس کرده بود تا کمرش باریک‌تر به نظر برسد.

در اغلب موارد، در فیلم‌ها کرست را نمادی از سرکوب زنان و استاندارد‌های زیبایی غیرمنصفانه نشان می‌دهند. با این حال، ما اغلب این نکته را فراموش می‌کنیم که مفهوم ظاهر ایده آل طی قرن‌ها دستخوش تغییر شده است. از کرست در ابتدا برای جمع کردن بالاتنه و پشت استفاده می‌شد و توهم بصری باریک‌تر بودن کمر با استفاده از دامن‌های حجیم و سازه‌ی زیر لباس‌های زنانه ایجاد می‌شد.

۷- شخصیت‌ها همیشه لیوان به دست اند

بسیاری از اوقات در فیلم‌ها شخصیت‌ها را لیوان به دست، در حال نوشیدن از آن می‌بینیم؛ و فرقی هم نمی‌کند این شخصیت‌ها مشغول چه کاری باشند – در حال انجام وظایف شغلی خود، چک کردن ایمیل یا قدم زدن با شخصی دیگر – آن‌ها همیشه یک لیوان در دست دارند. فیلمساز‌ها معمولاً از این ترفند برای مشغول نگه داشتن دستان بازیگران در برخی سکانس‌ها استفاده می‌کنند.

۸- هکر تنهایی که به کمک می‌آید

در فیلم‌هایی که داستان آن حول محور فناوری‌های پیشرفته و تحقیقات پیچیده است، همیشه یک هکر نابغه وجود دارد که تنها به شغلش علاقه دارد، عینک می‌زند و دائماً آن را روی بینی اش جا به جا می‌کند و به سرعت نور سرور‌ها را هک می‌کند.

۹- کوتاه کردن مو‌ها برای نشان دادن تغییرات تروماتیک شخصیت‌ها

در فیلم‌های درام، شخصیت‌های زن گاهی تجربیات تروماتیکی را متحمل می‌شوند؛ و برای به تصویر کشیدن این تغییرات، کارگردان‌ها همیشه از یک روش تکراری استفاده می‌کنند – زنی که موهایش را جلوی آینه کوتاه می‌کند.

درست است که این امر در زندگی واقعی هم ممکن است، اما این سکانس به قدری در فیلم‌ها تکرار شده که دیگر آزاردهنده شده است.

۱۰- بچه‌هایی که نقاشی‌های ترسناک می‌کشند

اگر در فیلم ترسناکی بچه‌ای وجود داشته باشد، احتمالش زیاد است که دیر یا زود شروع به کشیدن نقاشی‌های عجیب و ترسناک کند. این نقاشی‌ها اغلب حاوی صحنه‌های جنایی، آدم‌ها یا هیولا‌هایی هستند که دیگران قادر به دیدن شان نیستند، اما به طور قطع ظرف ۳۰ دقیقه‌ی بعدی فیلم سر و کله شان پیدا خواهد شد.

۱۱- لباس زیبایی که از وسایل دم دستی و با دست دوخته شده

اگر شخصیت زن اصلی داستان باید به مراسم مهمی برود، اما لباس مناسبی نداشته باشد، با درست کردن یک لباس از چیز‌هایی که در خانه دارد، به سرعت مشکل خود را حل می‌کند. یا همچون فیلم‌های «بر باد رفته» و «افسون شده» (Enchanted) از پرده استفاده می‌کند، یا مانند فیلم «صورتی بهت میاد» (Pretty in Pink) دو لباس مختلف را تبدیل به یک لباس می‌کند.

منبع: روزیاتو

منبع: فرارو

کلیدواژه: کلیشه های سینمایی قیمت طلا و ارز قیمت موبایل فیلمساز ها فیلم ها شخصیت ها یک شخصیت شخصیت زن

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۹۴۷۳۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دلیل واقعی پاسخ منفی رانگنیک به بایرن چه بود

به گزارش "ورزش سه"، رانگنیک در یک کنفرانس مطبوعاتی می‌گوید:«من با تمام وجودم سرمربی تیم اتریش هستم. من واقعاً از این کار لذت می‌برم و مصمم هستم که مسیر خود با اتریش را با موفقیت ادامه دهم.»

و در ادامه می‌گوید:«من می‌خواهم تاکید کنم که این تصمیم، رد پیشنهاد بایرن نبوده، بلکه تصمیمی برای تیم و اهداف مشخص‌مان در اینجا بود. تمرکز کامل ما روی یورو است. هر کاری لازم باشد می‌کنیم تا آنجا که می‌توانیم در این رقابت‌ها پیش برویم.»

بایرن قبلا برای جذب ژابی آلونسو و یولیان ناگلزمان هم تلاش کرده بود اما آنها هم به این باشگاه جواب رد دادند و سمت خودشان باقی ماندند.

پاسخ منفی رانگنیک عصر چهارشنبه مشخص شده است، این مربی شخصاً با مدیران بایرن به‌صورت تلفنی صحبت کرده و انگیزه‌های خود را به آنها گفته است.

روز دوشنبه همه چیز مثبت بود. طبق اطلاعات بیلد فقط امضای قرارداد و برخی جزئیات باقی مانده بود و در بایرن همه باور کرده بودند که قرار است رانگنیک را بر روی نیمکت ببینند.

به این دلیل رانگنیک بایرن را رد کرد

رانگنیک نمی‌خواست شرایط فعلی‌اش به‌طور کامل تغییر کند. او در حال حاضر نمی‌خواست دو کار انجام دهد، یکی برنامه‌ریزی برای بایرن و قرار گرفتن در فشار کاری، و یکی رها کردن تیم ملی اتریش آن هم در حالی‌که در موقعیت خوبی با این تیم قرار دارد.

به لطف تجربه چندین ساله خود، مبتکر تاکتیکی همچنین می‌داند که هدایت یک باشگاه بزرگ به چه معناست. در مرحله فعلی زندگی، از نظر توانایی این کار برای او غیرقابل تصور است. او نمی‌خواهد در این مقطع خودش را در یک چالش جدی قرار دهد.

آیا پاسخ منفی رانگنیک به‌خاطر شخصیت اوست؟
درست همانطور که سوزی هوینس، همسر اولی هوینس، در مورد منتفی شدن حضور ژابی آلونسو در بایرن گفت «اگر او شخصیت داشته باشد در بایر لورکوزن می‌ماند.»

مارسل ریف، کارشناس بیلد، در برنامه‌اش در مورد این تصمیم رانگنیک گفت:«حالا بیایید سوزی هوینس و آنچه او گفت را در نظر بگیریم. رالف قرارداد خوبی دارد و در آنجا خوب کار می‌کند و از کارش لذت می‌برد. و بعد بایرن می‌آید و می‌گوید «این قرارداد جدید. همه چیز در اتریش از بین می‌رود، به اینجا بیا. منطقی است؟ مردم دیگر برای شخصیت مربی‌گری و تعهد و وفاداری ارزش قائل نیستند. آنها می‌گویند «بیخیال، این چیزها بی‌معنی هستند!»

ریف ادامه داد:«بیایید جنبه مثبت را در نظر بگیریم. حالا سوزی هوینس خوشحال است که یک مربی باشخصیت دیگر وجود دارد. و برعکس، یک نتیجه‌گیری دیگر هم می‌توان گرفت «باواریا دیگر آن صدایی در بیابان نیست که همه شترها به سویش می‌دوند.»

دیگر خبرها

  • جان تری و توصیف شخصیت های فوتبالی در قالب کلمات کوتاه / زیرنویس فارسی
  • نقشی از شخصیت‌های قصه‌های ایرانی بر روی پوستر نمایشگاه کتاب
  • شیرین مثل «شکرستان»/ پویانمایی که ۱۸ ساله شد
  • ۳ عامل مهم در شکل‌گیری شخصیت محمد‌رضا سنگری
  • چهره‌هایی که نمی‌دانستید صداپیشگی هم کرده اند
  • انیمیشن‌هایی متفاوت برای بزرگتر‌ها؛ انیمیشن‌هایی مفرح برای بچه‌ها
  • پلنگ صورتی عضله‌ای: این شخصیت دیگر خنده دار نیست! (عکس)
  • امیر نظام گروسی یک شخصیت بزرگ ملی است
  • دلیل واقعی پاسخ منفی رانگنیک به بایرن چه بود
  • فیلم‌های سینمایی تلویزیون، شنبه ۱۵ اردیبهشت